جستجو

یک قصه ترسناک تکراری به نام غول کنکور

یک قصه ترسناک تکراری به نام غول کنکور
چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴

قبولی در دانشگاه سراسری با توجه به خیل کثیر شرکت کنندگان و محدودیت پذیرش دانشگاه سراسری این آرزو برای من تبدیل به یک افسانه دست نیافتنی شده است.

تیک تیک ساعت اعصابش را خرد کرده بود. احساس می کرد با چرخیدن عقربه ها لحظه به لحظه به زمان اعلام نتایج نزدیکتر می شود. هرشب در خواب می دید که خطوط سیاه روزنامه را با دقت می نگرد و به دنبال اسم خود می گردد اما هیچ وقت نمی توانست اسم خود را در بین قبول شدگان کنکور پیدا کند. این کابوس هر شب او بود. از وقتی امتحان کنکور را پشت سر گذاشته بود یک لحظه آرام و قرار نداشت.

با خودش فکر می کرد اگر قبول نشوم چه اتفاقی می افتد؟

یقینا آن روز، آخرین روز زندگیش خواهد بود. یادش میآمد که سر جلسه امتحان کنکور با هر تستی که می زد قیافه خاله اعظم و دایی عباس و عمه کبری جلوی چشمش مجسم می شد. یک تست معارف را جواب می داد بعد با خود فکر می کرد اگر قبول نشوم بابا جواب عمه کبری را چه خواهد داد و خاله اعظم با طعنه و کنایه ای مرا تحقیر خواهد کرد که دختر من سال ها پیش جزو نفرات برتر کنکور بود اما تو… حتی نتوانستی جزو آخرین نفرات باشی. این افکار ذهن آشفته اش را بیمارتر می کرد و کابوس های شبانه اش را بیشتر.اما نمی دانست که قبولی کنکور تا کی ذهنش را درگیر خواهد کرد و سایه ترسناک این غول تا کجا او را تعقیب خواهد کرد! سمیرا بعد از سه سال پشت کنکور ماندن امسال باز هم در انتظار نتیجه کنکور است تا شاید بتواند اسمش را در بین قبول شدگان کنکور پیدا کند. او که طبق عادت هر ساله چند شب مانده به اعلام نتیجه تب می کند، این بار هم از شدت تب در بیمارستان بستری شد. او در این باره می گوید: قبول شدن در کنکور برای من تبدیل به یک رویای دست نیافتنی شده امسال سومین سالی است که من برای قبول شدن در کنکور تلاش کردم اما امید چندانی به قبولی ندارم.وی که با چشمانی غمزده مرا می نگرد، ادامه می دهد: این همه روزهای خوش جوانی که با شب بیداری و تلا ش روز سپری شد و هر سال بدون نتیجه به پایان رسید و من باز هم با سری افکنده کتاب هایم را مرتب کردم و شروع کردم به درس خواندن برای کنکور سال بعد!سمیرا در ادامه می گوید: شاید اگر من مثل خیلی از بچه ها در خانواده پولدار یا حتی متوسط زندگی می کردم تا این حد دچار مشکل نمی شدم اما پدر من یک کارگر ساده است و توان مالی پرداخت هزینه دانشگاه آزاد را ندارد. لذا من باید هر طور که شده در دانشگاه سراسری قبول شوم اما …

سمیرا در حالی که سرش را پایین انداخته ادامه می دهد: قبولی در دانشگاه سراسری با توجه به خیل کثیر شرکت کنندگان و محدودیت پذیرش دانشگاه سراسری این آرزو برای من تبدیل به یک افسانه دست نیافتنی شده است.او می گوید: قبول شدن در دانشگاه برای من از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که من برای رسیدن به این هدف زحمت فراوانی کشیده ام بدون این که حتی یک کتاب تست بخرم و در یک کلاس خصوصی شرکت کنم.او ادامه می دهد: نمی دانم، شاید علت قبول نشدنم همین بی پولی باشد. شاید اگر پدر من هم پولدار بود من با خیال راحت کتاب تست می خریدم و در کلاس های کنکور شرکت می کردم و از همه مهمتر این همه استرس قبول شدن در دانشگاه سراسری را نداشتم.

اما حالا باید آنقدر درس بخوانم تا بالا خره یک روز درهای دانشگاه سراسری به رویم باز شود.

***

بالاخره کنکور امسال هم با همه دلهره ها، اضطراب ها و شب بیداری هایش پایان یافت و حالا پشت کنکوری ها برای راه یافتن به سرزمین آرزوهایشان در انتظار اعلام نتایج هستند. اما به دلیل ظرفیت محدود دانشگاه ها و تعداد زیاد شرکت کننده ها، بسیاری از پشت کنکوری ها از رسیدن به سرزمین آرزوهایشان باز می مانند. اما به راستی با جوانی که نتوانسته دراین آزمون نفسگیر قبول شود، چگونه باید برخورد کرد؟هر ساله بیش از یک میلیون نفر داوطلب در کنکور شرکت می کنند اماتنها عده ای اندک اجازه ورود به دانشگاه را پیدا کرده و جمع زیادی از این چرخه باز می مانند. این در حالیست که این عده به دلیل عدم راهیابی به دانشگاه دچار ناراحتی های روحی و روانی می شوند. به اعتقاد کارشناسان اجتماعی، در اکثر مواقع حساسیت بیش از حد والدین نسبت به قبولی فرزندان در کنکور باعث ایجاد استرس و اضطراب شدید در جوانان و درنهایت عدم قبولی آنان در کنکور می شود اما اکثر والدین به این موضوع بی توجه هستند.

آنان معتقدند: والدین باید بدانند کنایه زدن به جوانی که در نهایت سعی و تلا ش موفق به عبور از سد کنکور نشده است تنها باعث بروز ناراحتی های روحی و روانی دراو خواهد شد و حاصل دیگری نخواهد داشت.

به اعتقاد آنان، حساسیت بیش از حد والدین در مورد قبولی فرزندانشان در کنکور می تواند عاملی برایجاد مشکلا ت روحی و روانی در جوانان باشد و آنان را نیز برای ادامه مسیر زندگی کاملا ناامید می کند.

احمد صادقی آسیب شناس اجتماعی کنکور را یک رنج ملی و دردی فراگیر می داند که تبلیغات منفی آن جامعه را مبتلا کرده است.وی می گوید: تب کنکور و دانشگاه یک بیماری واگیردار است که خانه به خانه منتقل می شود اما در این میان کسی نیست که هزینه ناکامی ها و سرخوردگی های نسل جوان کشور را بپردازد.این آسیب شناس اجتماعی افزود: ما یک هزینه پنهانی بابت مساله کنکور می پردازیم که با معیارهای مادی نمی توان آن را سنجید و آن از بین رفتن “اعتماد به نفس” و “ناکامی جوانان” این نسل است.وی گفت: این مسایل که می تواند بحران های اجتماعی گسترده بیافریند از دید بسیاری از مسوولان و کارشناسان اجتماعی پنهان مانده است. به اعتقاد وی، سرخوردگی های اجتماعی، ناکارآمدی و تنش های درون خانواده زاییده کنکور است. به همین دلیل رفتن به دانشگاه برای برخی افراد با روحیه خاص آنهامضر است.وی ادامه داد: نظام آموزشی ما در بسیاری از موارد خلا قیت ها را می کشد و برای یک فرد خلاق رفتن به دانشگاه یک سم خطرناک است چرا که چارچوب رسمی و خشک دانشگاه جایی برای ظهور خلا قیت باقی نمی گذارد. باید دید که دانایی مساله امروز دانشگاه ها و دانشجو است یا تنها مدرک گرایی و پردانشجو بودن مساله است. وی به تعریف استرس پرداخت و گفت: استرس چیزی است که از خارج بر فرد تحمیل می شود و ناراحتی های جسمی و روانی را به دنبال دارد. زمانی که مسایل وارده بر انسان فراتر از قدرت مقابله ای و انطباق ارگانیسم آن فرد باشد، فرد دچار تنش و استرس می شود که این حالت درنخستین مرحله، توانایی تفکر فرد را کاهش می دهد. این شرایط نامطلوب را دانش آموزان و فرزندان ما در سالهای متوالی تجربه می کنند.صادقی اظهار داشت: انتظار خانواده ها از فرزندان، مطابق توانایی های آنها نیست و زمانی که انتظار ما از جوانان مطابق توانایی های آنها نباشد، کار از دلشوره و نگرانی می گذرد و این القاهای بی مورد روح و روان فرزندان را می خورد.وی با ذکر اینکه پایه های آرامش داخل خانه است گفت: عناصری در خانه دخالت کرده که آن را ناامن می کنند. متاسفانه تفاوت های فردی فرزندان در خانواده ها لحاظ نمی شوند از سوی دیگر، بسیاری از خانواده ها ناکامی های گذشته خود را به فرزندانشان سرایت می دهند و آرزوهای سرکوب شده خود را در آینده فرزندانشان می بینند.

صادقی ادامه داد: صرف نظر از تاثیرات سوئی که نگرانی های خانواده در افراد می گذارد این استرس ها در لایه های عمیق جامعه نیز رسوخ کرده است به گونه ای که حتی اگر خانواده بخواهد محیط خانه را امن کند، افراد در اجتماع با این فشارها روبه رو می شوند و جامعه اینها را تحمیل می کند.

وی خاطرنشان کرد: متاسفانه معضل کنکور در جامعه تا حدی ریشه دوانده که تبلیغات منفی آن علا وه بر افراد، خانواده ها را نیز در سطوح گسترده تحت تاثیر قرار می دهد و استرس های ناشی از آن، مستقیم به محیط های خانواده منتقل می شود و روابط افراد را متاثر می کند.

وی افزود: این در حالی است که شخصیت افراد نخست در خانواده پایه ریزی می شود و اگر پدر و مادری خود در تزلزل روحی و اضطراب به سر ببرند، نمی توانند کودکانی قوی و سالم تربیت کنند.

این آسیب شناس اجتماعی گفت: افکار والدین در طول سال های پیش از کنکور گرفتار این مشکل است و تحقیقات نشان داده، استرس ناشی از کنکور روابط بین والدین را نیز تحت تاثیر قرار داده، تنش را در محیط خانواده بالا برده و بر پایداری این نهاد مهم اجتماعی اثر مخرب می گذارد.

به اعتقاد وی، به دنبال ایجاد چنین وضعیتی در خانواده ها حسادت های نابه جا، پرخاشگری و افسردگی شکل می گیرد و در چنین شرایطی است که افراد سرخورده از خانواده می گریزند و نخستین جرقه های گریز از خانواده درست در همین نقطه شکل می گیرد. وی افزود: افراد از انواع مشکلا ت مانند پرخاشگری، افسردگی، اضطراب، تشویش ها و دل نگرانی ها، کم حوصلگی، سو»”ظن و بدبینی رنج می برند. این ها همه زاییده ناکامی های اجتماعی است که کنکور یکی از مهم ترین منشا آن به شمار می رود. صادقی درباره جبران اعتماد به نفس از دست رفته دانش آموز و توجیه شکست بعد از کنکور گفت: این موضوع که ورود به دانشگاه نهایت آمال و آرزوهاست باید به نحوی تغییر کند و برای ایجاد این تغییر نگرش باید رشته های فنی و حرفه ای را در سطوح مختلف افزایش داد.وی افزود: برخورد نامناسب خانواده ها در نخستین ناکامی جوانان در کنکور نقش مهمی در افزایش اضطراب دانشآموز ایفا می کند. چه بسا این برخوردهای نامناسب برای همیشه راه پیشرفت و دانش اندوزی وی را مسدود کند و با ایجاد حقارت در وی مشکلا ت عدیده ای را برایش به وجود آورد.

وی بیان داشت: آدمی که احساس حقارت می کند جایی می خواهد تا خود را به رخ بکشد و ممکن است بدترین شیوه را برای این کار انتخاب کند. یک روانشناس و استاد دانشگاه می گوید: همه دانش آموزان ضریب هوشی یکسانی ندارند و در اکثر مواقع والدین به این امر کاملا بی توجه هستند و بیش از ضریب هوشی از فرزند خود توقع دارند. دکتر علی مرادی افزود: والدین باید این نکته را به فرزندان خود یادآور شوند که شکست در کنکور به معنای پایان زندگی نیست و سال آینده نیز می توانند با موفقیت این آزمون را طی کنند.وی خاطرنشان کرد: والدین باید در صورت عدم قبولی فرزندانشان در کنکور تنها با ایجاد انگیزه و دلداری دادن آنان را برای شرکت در آزمون سال آینده تشویق کنند و از کنایه زدن به آنان جدا خودداری کنند.

این روانشناس به بروز ناراحتی های روحی و روانی پس از اعلام نتایج اشاره کرد و گفت: برخی والدین گمان می کنند از طریق تحقیر کردن فرزندان می توانند آنان را مجبور کنند تا برای سال آینده تلا ش مضاعف داشته باشند، اما در واقع این امر آنان را برای شرکت دوباره در کنکور کاملا ناامید و سرخورده می کند.

وی افزود: گرچه عدم قبولی فرزندان برای والدینی که از جان و مال خود برای قبولی فرزندانشان مایه گذاشته اند، بسیار سخت است اما باید در چنین وضعیتی حمایت همه جانبه حتی در برابر اطرافیان از فرزند خود داشته باشند. این استاد دانشگاه تصریح کرد: درصد بالایی از جوانان به دلیل حساسیت و تهدیدات والدین پس از اعلام نتایج کنکور خانه نشین و از همه فراری می شوند. در حالی که والدین باید به نوعی موجبات سرگرمی جوانان را فراهم کنند و دایما آنها را به زندگی امیدوار کنند.مرادی گفت: والدین باید در صورت قبول نشدن فرزندانشان در کنکور، آرزوها و خواسته های خود را فراموش کنند و به دنبال تقویت روحیه فرزند خود باشند. وی خاطر نشان کرد: جوانانی که با عدم قبولی در کنکور مواجه می شوند معمولا جامعه را سرزنش می کنند و دیگران را در قبول نشدن خود مقصر می دانند و در چنین وضعیتی است که والدین باید آنان را درک کنند و فضایی آرام را فراهم کنند تا این فرزندشان این موضوع را فراموش کرده و در فکر آینده و قبولی کنکور سال آینده باشد. این روانشناس به جوانان توصیه کرد، عدم قبولی در کنکور به منزله پایان زندگی و رسیدن به آخر خط نیست، بلکه راههای بی شماری برای پیشرفت و موفقیت وجود دارد و در صورت عدم قبولی امیدوار و با اعتماد به نفس بالا برای قبولی ۱۰۰ درصد در کنکور سال آینده تمام تلا ش خود را انجام دهند و بدانند موفقیت به طور حتم از آن آنان است.یک روانشناس بالینی و عضوهیات علمی دانشگاه، گفت: درصدی از دانش آموزان که دچار استرس هستند به همان میزان که دغدغه آزمون دارند نگران والدین خود و عکس العمل آنان در مقابل نتیجه امتحان هستند.

دکتر علی مهدوی افزود: ۸۰ درصد دانشجویان به دانشگاه تعلق ندارند، بعضی از آنها انگیزه برای ادامه تحصیل نداشته و مجبور به این کار شده اند، بعضی هم تصور بسیار بالا تری از دانشگاه و نگرش جامعه به آن داشته اند که بعد از قبولی برآورده نشده و آنها سرخورده شده اند.

وی همچنین با انتقاد از انتظار و نشستن والدین در پشت درهای مکان برگزاری آزمون گفت: ما معتقدیم که فرزند باید روی پای خودش بایستد و از این طریق سعی می کنیم کارایی او را بالا ببریم. بنابراین بهتر است در عمل نیز به جای این همه نگرانی، دورادور او را نظاره کنیم و اجازه دهیم زمین بخورد و بعد خودش بتواند دوباره بلند شود. این روانشناس اظهار داشت، با این اضطراب ها، کلاس های کنکور و آزمون های آزمایشی فرزندانمان را تحت فشار روانی قرار می دهیم درحالی که در بسیاری از کشورها چنین اشتیاقی برای دانشگاه وجود ندارد و فقط ۳۰ تا ۴۰ درصد افراد دبیرستانی برای ورود به دانشگاه اقدام می کنند.اما این قصه تکراری غول کنکور است که هرساله در کشور ما نقل می شود و قهرمانان این قصه پشت کنکوری ها هستند که هنوز یاد نگرفته اند کنکور آخر دنیا نیست .