کارد که به استخوان رسید یاد مشاور میافتیم
سه شنبه ۰۱ دی ۱۳۹۴
اغلب ما در طول زندگیمان سعی میکنیم توازن و تعادل را رعایت کنیم، اما گاهی بهخصوص پس از یک حادثه یا یک مسئله بغرنج، با از دست دادن کنترل و اعتماد به نفس خود احساس میکنیم نیاز به کسی داریم که ما را دریابد و مورد حمایت قرار دهد.
در چنین شرایطی در دسترسترین کسانی که به خاطرمان میآیند بزرگان فامیل، خانواده و دوستان نزدیکمان هستند که راهنماییها و راهکارهایشان یا اغلب از روی احساس و جانبدارانه یا ناآگاهانه مغرضانه است و بعضاً پیامدهای ناگواری دارد و به طریقی آشفتگی ما را بیشتر میکند. البته تجارب بزرگان فامیل و خانواده را نمیشود نادیده گرفت، اما تجربه همیشه جواب مثبت نمیدهد و گاهی باعث دلزدگی افراد از یکدیگر میشود بهخصوص که اگر تجربیات ناموفق پشت سر هم تکرار شود، باعث میشود که افراد نسبت به هم دلسرد شده و احترام سابق نزد هم نداشته باشند. در اینجاست که نیاز به یک حامی بیطرف، قابل اعتماد، رازدار، با تجربه و متخصص خواهیم داشت و او کسی نیست جز یک مشاور. دکتر زینب صالحی دکترای راهنمایی و مشاوره از دانشگاه کبانگسان مالزی، مؤلف و پژوهشگر حوزه مشاوره و برگزارکننده کارگاههای مشاورهای متعدد در مراکز متعدد خارجی و داخلی، از جمله فرهنگسراهاست. او مدتی است ساعات روزهای یکشنبه و سهشنبه خود را در غربیترین منطقه پایتخت، در خانه فرهنگ امیرکبیر و فرهنگسرای تهران، به مدت ۹ ساعت از ساعت ۹ تا ۱۸ به مشاوره در حوزهای مختلف از جمله خانواده، تحصیلی، ازدواج و کودک میپردازد. دیدگاهها و نظرات او را درباره اهمیت و ضرورت مشاوره و ویژگیهای لازم برای یک مشاور خوب میخوانید.
یک مشاور خوب باید استخوان خرد کرده باشد
یک مشاور آگاه و کارکشته کسی است که نه تنها در حرفه خود تخصص دارد بلکه در هزار توی جامعه و در میان مردم زندگی و در زیر و بم مشکلات و معضلات خانه و خانواده استخوان خرد کرده است. یک مشاور با تجربه شما را با ابعاد، زوایا و جنبههای مختلف یک مشکل آشنا میکند. او به شما نشان میدهد که چگونه مشکلاتتان با پشت گوش انداختنها و بیاعتناییها مرحله به مرحله جدیتر، لاینحلتر و سختتر خواهد شد. مشاور علت ناراحتیها و ناملایمات اکنون شما را مورد بررسی قرار داده و آنها را به چالش میکشد، چراکه بر اساس تجربه دریافته است که بسیاری از مردم از علت آشفتگیهای خود آگاه نبوده و دلیل شاد نبودن خود و خانواده را نمیدانند. بعضاً آنها یا گرفتار مشکلات و گرههای ظریف و حساس در درون ضمیر ناخودآگاه خود هستند یا در برخی قوانین قدیمی و کلی اشتباه و تاریخ گذشته غرق شدهاند، در حالی که هیچ همخوانی با دنیای شلوغ امروز ندارد. در واقع باورهای اشتباه، برخی افکار و اندیشههایی هستند که فرد از گذشتهها یا از گذشتگان خود به ارث برده و در اثر تکرار زیاد در ذهن او شکل گرفته و بهطور عادت از آن استفاده میکند. به گفته یکی از بزرگان «اگر چیزی را چندین بار تکرار کنید چنان به واقعیت وجودی شما تبدیل میشود که انگار با شما به دنیا آمده است»، غافل از اینکه همان طور که یک غذای مسموم جسم را بیمار کرده و بعضاً به مرگ میکشاند یک فکر مسموم، یک باور اشتباه، غیرمنطقی و غیرواقعبینانه نیز روان ما را مسموم کرده، ما را به افسردگی و قهقرا کشانده و سرطان روح و روانمان میشود.
مشاور پیشداوری نمیکند
مبنای اظهارنظر یک مشاور آگاه بر اساس تجارب و سلایق شخصی نیست بلکه او بهطور علمی آشفتگیها و مشکلات مراجعینش را مورد ارزیابی قرار میدهد. مشاور گفتهها و اظهارنظرهای ما را گوش میدهد ولی هرگز درباره ما قضاوت نمیکند چراکه از نظر او قضاوت سختترین کار ممکن است و نیاز به دانش و آگاهی همهجانبه و کافی درباره موضوع مورد نظر دارد. بعد از شنیدن معضلات زندگی و شخصیتی از سوی مشاور، او مرا سرزنش نمیکند و از نظر او احیاناً من یک دوست ضعیف و خستهکننده، فرزندی نااهل، یک همسر خائن و خودخواه یا یک همکار نالایق و تنپرور نیستم. یک مشاور زبده اشتباهاتمان را ریشهیابی کرده و درصدد حلش بر میآید. او پیشداوری نمیکند و به ما یادآور میشود که چگونه ما با رفتارمان دنیای پیرامونمان را میسازیم. او به استعدادهای نهفته ما پی میبرد و به خواستهها و تمایلاتمان احترام میگذارد و به ما کمک میکند تا دنیای اطرافمان را آنگونه که هست ببینیم، «نه آنگونه که میخواهیم باشد». او به ما آموزش میدهد که چگونه تغییر را از خودمان آغاز کنیم، زیرا این کار آسانترین شیوه تسلط بر دنیای پیرامون ماست.
مطمئن باشید وقتی احساس میکنید که توسط کسی به این خوبی درک میشوید و بهرغم بیان همه رازهای زندگی خود هنوز در نزد او تا این حد مورد احترام و ارزش هستید دریچه تازهای به روی زندگی شما باز خواهد شد یا شاید متوجه شوید که تاکنون در زندگی خود چقدر در اشتباه بودهاید.
رجوع به مشاور، وقتی کارد به استخوان میرسد!
متأسفانه اکثر شما زمانی که احساس میکنید شاد نیستید و انگار یک جای کار در روابط شما میلنگد، زمانی که گفتههایتان دیگر تأثیرش را از دست داده، زمانی که حرفی برای گفتن باقی نمانده، زمانی که مکالمات بی سر انجام و بدون نتیجه رها میشود و دائم تکرار مکررات است، زمانی که به حاشیهپردازی اصرار دارید و با ذکر جزئیات حرمت یا شاید اقتدار خود را از دست دادهاید، زمانی که بعد از تنها چند دقیقه، صحبت شما با طرف مقابل به نزاع کشیده میشود، زمانی که گرفتار روزمرگیها، سرخوردگی و انزوا میشوید، آن وقت است که به مشاور مراجعه میکنید. بسیارند کسانی که در یک آن نیاز به مشورت با یک مشاور را احساس میکنند ولی به محض اینکه اوضاع کمی بهتر شد این موضوع را پشت گوش میاندازند غافل از اینکه معضلات و مشکلات تا وقتی که دیر نشده باید ریشهیابی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بنابراین، مشاور را به آخرین فردی که مشکلات شما را میشنود و با شما تشریک مساعی میکند تبدیل نکنید. او نباید آخرین شانس زندگی در حال پاشیده شدن شما باشد. حتماً بارها شنیدهاید که پیشگیری بهتر از درمان است، بنابراین زمانی به مشاور مراجعه نکنید که سالها تلخکامی و فجایع را روی هم انبار کردهاید و حالا انتظار دارید که مشاور معجزه کند!
رجوع به مشاور نشاندهنده ضعف نیست
بسیارند افرادی که تصور میکنند مراجعه به مشاور یا روانشناس نشاندهنده ناآگاهی، ضعف در اداره زندگی یا مشکل روحی فرد است در صورتی که برعکس، مراجعه به مشاور یا روانشناس – قبل از هر اقدامی- نشاندهنده رشد و بلوغ فکری و روانی و سطح آگاهی بالای فرد است. یعنی چنین فردی به «آگاهی» و «آگاه شدن» اعتقاد دارد و آن را همواره نجاتبخش انسانها میداند. در واقع مشاور دوست آگاه و با تجربهای است که در حل مشکلاتی که از عهده خودمان برنمیآید به یاری ما شتافته و آگاهیهای لازم را با حسن نیت کامل در اختیار ما قرار میدهد. یک شیشه رب گوجه را تصور کنید که چطور از فرآیند چند مرحلهای چندین جعبه گوجه فرنگی به دست آمده، مشاور با تجربه هم خاصیت این شیشه رب گوجه را دارد، یعنی نتیجه سالها مطالعه، تحقیق و تجربه خود را ظرف چند ساعت در اختیارتان قرار میدهد که این خود صرفهجویی در زمان، انرژی و هزینه است.
از آنجایی که یکی از ویژگیهای دنیای معاصر تخصصی شدن حیطهها در حوزههای مختلف علمی و رفتاریست، جای تأسف است که گاهی حاضر نیستیم برای حل مشکل خود – که اکثرا به پیامدهای تلخ فراوانی نیز منجر میشود- زمانی صرف کرده یا هزینهای بپردازیم و بعضاً صرف هزینه برای مشاوره و مشاورانی که در کار خود تخصص دارند را مضحک میدانیم ولی زمانی که جسم ما بیمار میشود حاضر میشویم از هر راهی که شده هزینهها را تهیه کنیم در حالی که ریشه بسیاری از بیماریهای جسمی، در شیوههای نادرست زندگی، استرس، نوع بینش و تفکر و باور اشتباه، عدم حل و فصل احساسات و امیال سرکوب شده، فقدان درایت و آگاهی کافی، نداشتن مهارتهای زندگی و سوءتفاهمها و نگرانیهای بیدلیل است که گره بسیاری از آنها به دست مشاور باز میشود.
آنهایی که فروپاشی خانواده ایرانی را نشانه گرفتهاند
همانطور که میدانید خانواده یکی از مهمترین نهادها در هر نظام اجتماعی است که دوام و قوام آن نه تنها میتواند مانع بروز بسیاری از آسیبها در جامعه شود، بلکه در کنار آرامشی که به فرد میدهد نسلی سازنده برای جامعه آینده تربیت خواهد کرد و نتیجه آن پیشرفت یک کشور خواهد بود. اینکه چگونه میتوان اقیانوسها و بزرگراههای عریض را نشان فرزندان داد نه یک رودخانه در حال خشک شدن یا یک کوره راه، اینکه چگونه به مهارتهای حل مسائلمان دست یابیم، اینکه آستانه تحمل خود را چطور بالا ببریم، اینکه از دخالت نابجای اطرافیان در زندگی چگونه جلوگیری کنیم، اینکه با چه راهکارهایی به بلوغ فکری برسیم، اینکه چطور فرزندانی صالح، سالم و موفق تحویل جامعه دهیم و اینکه چطور شریک مناسبی برای گذر از راه پر پیچوخم زندگی بیابیم که شاخصها و الزامات لازم برای یک زندگی خانوادگی آرام و پایدار را داشته باشد و در توفانها و مشکلاتی که فرا روی همه ما قرار دارد به سلامت به سر منزل مقصود برسیم، گرههایی است که به کمک مشاوران و متخصصان علوم رفتاری باز میشود.
به عنوان مثال، طبق آمار یکی از مهمترین علل طلاق عاطفی تغییر در سبک زندگی و فردگرایی افراد به تقلید از فرهنگ غربی است. روزانه به راحتی شاهد خانوادههایی- به ویژه بانوانی- هستیم که با تماشای سریالهای ۴۰۰ قسمتی ماهوارهای، از فرهنگهای مبتذل و نابهنجار خارجی متاثر شده و همین تأثیر و تأثر را به کودکان و نوجوانان خود انتقال میدهند، در حالی که با وجود این معضل اجتماعی و فرهنگی آیا ما به عنوان دستاندرکار، برنامهریز و یا حتی قانونگذار به حد کافی برنامهای برای به حداقل رساندن تأثیر این نوع اتفاقات یا خنثیسازی آنها داریم؟ از اینروست که میگویند: «اگر میخواهید یک جامعه را به نابودی بکشید ابتدا فرهنگ آن جامعه را هدف قرار دهید».
همراه و همصدا با هم خانواده را حفظ کنیم
خوشبختانه امروزه شاهد همصدایی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، سازمان بهزیستی، وزارت ورزش و جوانان و قوه قضائیه و همچنین شاهد افزایش مراکز مشاوره در سطح کشور هستیم که اکثراً خدمات تخصصی مناسبی را در اختیار مراجعان قرار داده و حتی سعی در بیمه شدن این خدمات دارند. به عنوان مثال سازمان بهزیستی با در اختیار گذاشتن «یاری برگ»ها به مراجعین علاقهمند به مشاوره، آنها را از پرداختن مبلغی جهت دریافت خدمات مشاورهای معاف میکند یا طبق تصویب قوه قضائیه کشور هیچ طلاق توافقی بدون دریافت حداقل سه تا شش ماه خدمات مشاورهای رایگان، از سوی قاضی خانواده تأیید و تصویب نمیشود. امید میرود با اتخاذ چنین تدابیری و افزایش روزافزون و همهجانبه آن از سوی دستاندرکاران و همچنین با اجرای راهکارهایی برای ترغیب خانوادهها برای مراجعه به مشاور، شاهد کاهش آشفتگیهای خانوادگی و بخصوص جداییهای رو به تزاید زوجین باشیم و همراه و همصدا با هم برای حفظ کانون خانواده تلاش کنیم.
منبع : روزنامه جوان / نقش مشاور در گشایش گرههای زندگی به روایت زینب صالحی دکترای مشاوره و راهنمایی نویسنده : حسین گلمحمدی
مطلب مرتبط:
مشاوره تلفنی
ارسال شده در روانشناسی توسط گروه تحقیق و پژوهش اسوه | Tags: روانشناسي و مشاوره